کاویانی

  • ۰
  • ۰
پایان

فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:175

مقدمه

ورزش و تربیت بدنی و اصولاً فعالیت های جسمانی در دنیای امروز نه تنها به دلیل داشتن اثرات تربیتی و بهداشتی بلکه به دلیل نیاز انسان به حرکت و فعالیت دارای موقعیت های ممتازی می باشد.

ورزش به عنوان یک رفتار مرتبط با سلامتی و نشاط مورد توجه و امعان نظر می باشد، به گونه ای که بسیاری از مؤسسات زیبایی و سلامتی در نقاط مختلف دنیا، با استفاده از علوم روان شناختی و جامعه شناختی پیرامون علل و عوامل گرایش و مشارکت در فعالیت های بدنی و نیز شناسایی عوامل مؤثر بر آن تحقیقات دامنه داری را آغاز نموده اند.

تحقیقات انجام شده در مورد اثر فعالیت های ورزشی بر سلامتی جسمی و روانی، طول عمر، شادابی، گسترش روابط اجتماعی، غنی سازی اوقات فراغت باعث شده تا مشارکت مردم در ورزش ها و به ویژه شرکت آنها در انواع ورزش های همگانی در جهان افزایش یابد و به همین دلیل است که امروز اغلب کشورهای پیشرفته جهان در برنامه ریزی و سازماندهی ورزش همگانی کشور خود با دیگر کشورها رقابت می کنند و مرتباً در حال ارایه برنامه های خلاق برای رشد این ورزش هستند. بدیهی است هر کشوری از این موج فزاینده عقب بیافتد، به هیچ وجه نمی تواند خلاء ایجاد شده را پر نماید و نهایتاً تفاوت ها در بهره وری از تأثیرات ورزش و فعالیت های حرکتی روشن و واضح خواهند بود.

در پژوهشی که در دانمارک انجام شده معلوم گردید انگیزه مردم از شرکت در فعالیت های ورزشی، رسیدن به درجات بالا و دستیابی به شعار المپیک (سریع تر، بالاتر و قوی تر) نیست بلکه تندرستی، نشاط و روابط اجتماعی دلایل مهم شرکت در ورزش اند (لارسن گراد[1]، 2002).

این پژوهش با اولویت سنجی چنین موضوعی و با در نظر گرفتن اهمیت مضاعف ورزش همگانی برای عموم مردم درصدد است تا در نخستین گام های اعتلای فرهنگ ورزش همگانی سهیم باشد. زیرا ارتقای فرهنگ مشارکت های ورزشی، مستلزم نگرش علمی افراد نسبت به ورزش و بهره مندی مفید و مؤثر از آن می باشد. هدف پژوهش حاضر سنجش انگیزه مردم از مشارکت در ورزش همگانی باشد، لذا شناخت این عوامل و مقایسه آن در زنان و مردان شرکت کننده شاید بتواند زمینه های لازم را برای توسعه هرچه بیشتر این ورزش که یک تقاضا و نیاز اجتماعی است فراهم آورد.


دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
تحقیق

لینک *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه42

فهرست مطالب

سرآغاز

تحریف در لغت و اصطلاح

واژه تحریف

تحریف در اصطلاح

واژه تحریف در قرآن

دلایل بطلان شبهه تحریف

پاسخ به یک ایراد

سرآغاز

بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدلله وسلام على عباده الذین اصطفى محمد واله الطاهرین .
بى شک نسبت تحریف و دگرگونى به کتاب خداوند عزیز و حمید, یک نسبت ظالمانه و مخالف با صـریـح قـرآن اسـت , چـراکـه خـداونـد سـلامت و جاودانگى آن را در طول اعصار تضمین کرده مـى فـرمـایـد: انـا نـحـن نزلنا الذکر وانا له لحافظون ((1)) , ما قرآن را نازل کردیم و خودمان (براى همیشه ) حافظ و نگهبان آن خواهیم بود .
این نسبت کورکورانه و قدیمى , از زمان اختلاف صاحبان مصحف هاى اولیه شروع شد, همان زمانى که یک رقابت شدید در ثبت و نگارش قرآن و تعلیم قرائت آن در جریان بود و هرکدام گمان داشت قرائت صحیح نزد اوست و دیگران راه خطا مى پویند.
ایـن وضع ادامه داشت تا زمان توحید مصاحف (انتخاب قرآنى واحد) در عهد عثمان ولى متاسفانه ایـن کـار بـه دسـت جـمـعـى انجام شد که به درستى , کفایت وصلاحیت این امر مهم و حیاتى را نداشتند, از این رو اشتباهاتى در رسم الخط ونحوه نگارش قرآن رخ &zwnj داد و بین نسخه هاى متعدد آن با نسخه اصلى ـکه در مدینه و دارالحکومه نگهدارى مى شدـ اختلاف پدیدآمد. ((2)) در ایـن مـیـان بـعـضى از صحابه و تابعین ـمانند ابن مسعود, عایشه , ابن عباس و همانند ایشان از تابعین که تعدادشان کم نبودـ در مورد نگارش قرآن و تعلیم قرائتها, نظریات و ایراداتى داشتند .
از خلال این گفتگوها و برخوردها, روایات و حکایاتى باقى ماند که ظاهرگرایان و حشویه با حرص و ولـع تـمـام آنـهـا را ضـبط و در کتابهاى روایى خود نقل کردند و همین امر بعدها مشکل احتمال تـحـریـف در نـصـ قـرآن کـریـم را به وجود آورد .
آنچه موجب گرمى بازار این جریان غبارآلود و رواج یـافـتـن این اباطیل و گزافه ها شد, نغمه هاى الحادى و جاهلى بدخواهان ـمانند بنى امیه و دیـگـران ـ بود که خواب درهم شکستن عظمت اسلام و پایین آوردن کرامت قرآن را در سر بى مغز خود مى پروراندند .
هیهات ! چه گمان باطلى دارند, خداوند سبحان مى فرماید: یریدون لیطفوا نور الله بافواههم والله مـتـم نوره ولوکره الکافرون ((3)) , آنان مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش سازند, ولى خداوند نور خود را کامل مى کند هرچند کافران خوش نداشته باشند .
در این میان , جمعى از اندیشمندان ـکه پنداشته اند این روایات از نظر سند, صحیح بوده و بر وقوع تـحـریـف در نـص قـرآن , دلالت صریح دارندـ در پى تلاشى بى ثمر, سعى نموده اند این روایات را تـوجیه کنند .
از این رو برخى از این روایات را ـبا همه پراکندگى و ضعفى که دارندـ پذیرفته و به مـضـمـون آن فتوا داده اند و پاره اى دیگر را پس از آن که راهى براى تاویل آن نیافتند رهاکرده , به کنارى نهادند و آخرین سخنى که در این زمینه بافته اند مساله نسخ تلاوت است , البته بطلان این پندار خام طبق قواعد علم اصول روشن مى باشد .
ابـن حـزم انـدلـسـى مـى پـندارد حکم رجم و سنگسارکردن پیرمرد و پیرزن زناکار از قرآن کریم استفاده شده و به این روایت استناد جسته است :
ابیبن کعب پرسید: سوره احزاب چند آیه دارد؟ گفتند: 73 یا 74 آیه .
گـفـت : سوره احزاب معادل سوره بقره یا طولانى تر از آن بوده و آیه رجم نیز در آن بود آیه رجم این است : اذا زنى الشیخ والشیخة فارجموهمها



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
مقاله

لینک *پایین مطلب*



فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)



تعداد صفحه:18

فهرست و توضیحات:

پیوستگی روی یک بازی

معادله خط قائم

ضریب زاویه خط مماس

اگرn یک عددطبیعی باشد

مشتق توابع مثلثاتی

مشتق وارون تابع

اگردرتوابع بالابه جای u , x باشد بایدبه جای (1و-1) به ترتیب بنویسیم .

وقتی مخرج به سمت صفرمیل کند صورت نیزتقریباًصفرخواهدشد

حال دیفرانسیل y رابا dy نشان می دهیم وتعریف می کنیم ؟

پس به طورکلی دیفرانسیل هرتابع برابراست بامشتق تابع نسبت به متغیرمستقل ضربدرمتغیرمستقل .

مثال : طول ضلع مربعی باحداکثرخطاء 05/0 سانتی متربرابر 1/5 سانتی متراندازه گیری شده است خطای نسبی ودرصدخطای نسبی رادرمحاسبه مساحت این مربع بدست آورید



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
تحقیق

لینک *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه13

وصیت نامه امام

بسم&zwnj الله الرحمن الرحیم

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب&zwnj دیدگان عزیز این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.

اینجانب روح&zwnj الله الموسوی الخمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زادراه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر، که همچون دیگر بردران ایمانی، امید به این انقلاب و بقاء دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن را دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می&zwnj نمایم. و از خداوند بخشاینده می&zwnj خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.

1- ما می&zwnj دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر، و با آن تفرقه&zwnj افکنی&zwnj های بی&zwnj حساب قلم&zwnj داران و زبان&zwnj مردان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد اسلامی و ضد ملی به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله&zwnj گوییها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالیم و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند به فساد و بی&zwnj تفاوتی در پیشامدهای خائنانه&zwnj ای که بدست شاه فاسد و پدر بی&zwnj فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه&zwnj های قدرتمندان بر ملت تحمیل می&zwnj شد و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور بدست آنها سپرده می&zwnj شد با بکار گرفتن معلمان و استادان غرب&zwnj زده یا شرق&zwnj زده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح با نام ملیت و ملی&zwnj گرایی گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی&zwnj توانستند انجام دهند.

و با این همه و دهها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات، به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰

دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
350-

ارکان&zwnj اقرار:

اقرار دارای&zwnj 4 رکن&zwnj است&zwnj :

اقرار کننده&zwnj یا مقر، منتفع&zwnj از اقرار یا مقرٌّله&zwnj ، موضوع&zwnj اقرار یا مقرٌّبه&zwnj ، و صیغه&zwnj یا لفظ اقرار. مقر یا اقرار کننده&zwnj : مقر کسى&zwnj است&zwnj که&zwnj به&zwnj ضرر خود و به&zwnj سود دیگری&zwnj خبر مى&zwnj دهد و باید دارای&zwnj این&zwnj شرایط باشد:

الف&zwnj - بلوغ&zwnj : اقرار صغیر اگرچه&zwnj ممیز باشد، معتبر نیست&zwnj ، حتى&zwnj اگر به&zwnj اذن&zwnj ولى&zwnj صورت&zwnj گرفته&zwnj باشد (علامة حلى&zwnj ، تحریر...، 114). البته&zwnj فقیهان&zwnj برآنند که&zwnj اگر وصیت&zwnj یا وقف&zwnj صغیر نافذ دانسته&zwnj شود، اقرار او نیز دربارة وصیت&zwnj یا وقف&zwnj طبق&zwnj قاعدة « من&zwnj ملک&zwnj شیئاً ملک&zwnj الاقرار به&zwnj » نافذ خواهد بود (نک: همو، قواعد...، 1/277؛ شهید ثانى&zwnj ، همان&zwnj ، 6/385؛ نیز روحانى&zwnj ، 16/119). مادة 1262 قانون&zwnj مدنى&zwnj بلوغ&zwnj اقرار کننده&zwnj را شرط دانسته&zwnj است&zwnj (برای&zwnj موارد خاص&zwnj در اقرار صغیر ممیز، نک: همان&zwnj ، مادة 1212؛ امامى&zwnj ، 6/30-31).

ب&zwnj - عقل&zwnj : اقرار کننده&zwnj باید عاقل&zwnj باشد ( قانون&zwnj مدنى&zwnj ، مادة 1262)، بنابراین&zwnj ، اقرار مجنون&zwnj نافذ نیست&zwnj . درصورتى&zwnj که&zwnj اقرار کننده&zwnj مجنون&zwnj ادواری&zwnj باشد و در حالت&zwnj افاقه&zwnj و سلامت&zwnj روانى&zwnj اقرار کند، اقرار وی&zwnj نافذ خواهد بود (شهید ثانى&zwnj ، همان&zwnj ، 6/386؛ روحانى&zwnj ، همانجا؛ دولتشاهى&zwnj ، 39 به&zwnj بعد).

ج&zwnj - رشد: کسى&zwnj که&zwnj به&zwnj واسطة سفه&zwnj از تصرف&zwnj در اموال&zwnj و حقوق&zwnj مالى&zwnj خود ممنوع&zwnj گردیده&zwnj است&zwnj ، اقرار وی&zwnj در این&zwnj امر معتبر نیست&zwnj ، زیرا طبق&zwnj مادة 1263 قانون&zwnj مدنى&zwnj ایران&zwnj : « اقرار سفیه&zwnj در امور مالى&zwnj مؤثر نیست&zwnj » ؛ البته&zwnj اقرار سفیه&zwnj در اموری&zwnj که&zwnj جنبة مالى&zwnj ندارد، نافذ است&zwnj ، مثلاً اقرار سفیه&zwnj به&zwnj ارتکاب&zwnj جرمى&zwnj که&zwnj موجب&zwnj حد یا قصاص&zwnj یا تعزیر است&zwnj ، یا اقرار وی&zwnj به&zwnj طلاق&zwnj و نسب&zwnj معتبر است&zwnj (خمینى&zwnj ، 2/52؛ نیز نک: حصینى&zwnj ، 1/235؛ بحرالعلوم&zwnj ، 428). درصورتى&zwnj که&zwnj سفیه&zwnj به&zwnj امری&zwnj اقرار کند که&zwnj هم&zwnj جنبة مالى&zwnj و هم&zwnj جنبة غیرمالى&zwnj دارد، اقرار او تنها نسبت&zwnj به&zwnj جنبة غیرمالى&zwnj نافذ است&zwnj ، مثلاً اگر سفیه&zwnj به&zwnj سرقت&zwnj اقرار کرد، حد بر وی&zwnj جاری&zwnj مى&zwnj شود، ولى&zwnj به&zwnj پرداخت&zwnj مال&zwnj ملزم&zwnj نمى&zwnj گردد (طوسى&zwnj ، المبسوط، 3/3-4؛ شهید ثانى&zwnj ، همان&zwnj ، 6/387؛ اصفهانى&zwnj ، 2/232).

د - قصد: اقرار کننده&zwnj باید به&zwnj هنگام&zwnj اقرار دارای&zwnj قصد اخبار باشد و الفاظ یا اشاراتى&zwnj که&zwnj بدون&zwnj قصد ادا شود، اثر حقوقى&zwnj ندارد؛ پس&zwnj اقرار شخص&zwnj خفته&zwnj ، بیهوش&zwnj ، یا مست&zwnj و نیز اقرار در مقام&zwnj استهزا، یا در بیان&zwnj مثال&zwnj معتبر نیست&zwnj (نک: علامة حلى&zwnj ، قواعد، همانجا؛ شربینى&zwnj ، 2/238؛ شیخ&zwnj نیا، 74).

ه - اختیار: اقرار کننده&zwnj باید در حال&zwnj اختیار و بدون&zwnj هیچ&zwnj گونه&zwnj اکراهى&zwnj اقرار کند، و گرنه&zwnj اقرار او چه&zwnj در امور مدنى&zwnj و چه&zwnj در امور کیفری&zwnj نافذ نخواهد بود ( قانون&zwnj مدنى&zwnj ، مادة 1262؛ باز، شرح&zwnj مادة 1575؛ عبدالملک&zwnj ، 1/113). در حدیثى&zwnj از حضرت&zwnj على&zwnj (ع&zwnj ) نقل&zwnj شده&zwnj است&zwnj : « کسى&zwnj که&zwnj در برابر زندان&zwnj ، ترس&zwnj یا تهدید اقرار کند، بر او حد جاری&zwnj نمى&zwnj شود» (حر عاملى&zwnj ، وسائل&zwnj ...، 16/111). درصورتى&zwnj که&zwnj متهم&zwnj به&zwnj سرقت&zwnj یا قتل&zwnj و مانند آن&zwnj برای&zwnj اقرار مورد ضرب&zwnj و شتم&zwnj قرار گیرد، اقرار او معتبر نخواهد بود. همچنین&zwnj اگر اقرار پس&zwnj از شکنجه&zwnj صورت&zwnj گیرد و متهم&zwnj بداند که&zwnj اگر اقرار نکند، دوباره&zwnj شکنجه&zwnj خواهد شد، چنین&zwnj اقراری&zwnj مؤثر نخواهد بود (شربینى&zwnj ، 2/240-241). قانون&zwnj اساسى&zwnj جمهوری&zwnj اسلامى&zwnj ایران&zwnj در این&zwnj باره&zwnj مى&zwnj گوید: « هرگونه&zwnj شکنجه&zwnj برای&zwnj گرفتن&zwnj اقرار و یا کسب&zwnj اطلاع&zwnj ممنوع&zwnj است&zwnj . اجبار شخص&zwnj به&zwnj شهادت&zwnj ، اقرار یا سوگند مجاز نیست&zwnj و چنین&zwnj شهادت&zwnj و اقرار و سوگندی&zwnj فاقد ارزش&zwnj و اعتبار است&zwnj ...» (اصل&zwnj 38).

دربارة مقرله&zwnj و مقربه&zwnj نیز در منابع&zwnj فقهى&zwnj شرایطى&zwnj پیش&zwnj بینى&zwnj شده&zwnj است&zwnj . مقرله&zwnj یا منتفع&zwnj از اقرار باید اولاً شخصى&zwnj معلوم&zwnj باشد و ثانیاً از اهلیت&zwnj تمتع&zwnj برخوردار باشد (نک: طوسى&zwnj ، الخلاف&zwnj ، 3/371؛ علامة حلى&zwnj ، تحریر، 115؛ ملاخسرو، 2/362؛ نیز قانون&zwnj مدنى&zwnj ، ماده&zwnj های&zwnj 956-957). موضوع&zwnj اقرار یا مقربه&zwnj نیز دارای&zwnj شرایطى&zwnj است&zwnj که&zwnj به&zwnj خصوص&zwnj « مشروع&zwnj بودن&zwnj » را از آن&zwnj جمله&zwnj شمرده&zwnj اند (نک: شهید ثانى&zwnj ، مسالک&zwnj ...، 2/169؛ خمینى&zwnj ، 2/50؛ نیز قانون&zwnj مدنى&zwnj ، مادة 654).

صیغه&zwnj یا لفظ اقرار: اقرار در صورتى&zwnj صحیح&zwnj است&zwnj که&zwnj به&zwnj وسیلة چیزی&zwnj که&zwnj بر آن&zwnj دلالت&zwnj کند، اعلام&zwnj شود و قصد باطنى&zwnj بدون&zwnj کاشف&zwnj خارجى&zwnj اقرار شمرده&zwnj نمى&zwnj شود. اقرار معمولاً از طریق&zwnj « لفظ» ابراز مى&zwnj شود. در اقرار لفظ مخصوصى&zwnj شرط نیست&zwnj و نیز اقرار مى&zwnj تواند به&zwnj هر زبانى&zwnj واقع&zwnj شود (نک: محقق&zwnj حلى&zwnj ، 3/143؛ فیض&zwnj کاشانى&zwnj ، 3/157). مادة 1260 قانون&zwnj مدنى&zwnj ایران&zwnj مقرر مى&zwnj دارد: « اقرار واقع&zwnj مى&zwnj شود به&zwnj هر لفظى&zwnj که&zwnj دلالت&zwnj بر آن&zwnj نماید» . کسى&zwnj که&zwnj قادر به&zwnj تکلم&zwnj نیست&zwnj ، اشارة او جانشین&zwnj لفظ مى&zwnj گردد، به&zwnj شرط آنکه&zwnj با صراحت&zwnj بر معنای&zwnj اقرار دلالت&zwnj کند (نک: میرفتاح&zwnj ، عنوان&zwnj اقرار العقلاء...؛ سماکیه&zwnj ، 161- 168).



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
تحقیق

لینک *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه40

فهرست مطالب

1) عظمت خدا

2) احساس نیاز و وابستگی

3) سپاس نعمت

4) فطرت

1) آگاهانه باشد

3) خالصانه باشد

2) عاشقانه باشد

4) خاشعانه باشد

5) مخفیانه باشد

4) عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

ای مهربان خدای

ای مهربان خدای :

گم گشته ام تو بودی و کردم چو دیده باز

دیدم به آسمان و زمین و به بام و در

تابنده نور توست

هرجا ظهور توست

دیدم به هیچ نقطه تهی نیست جای تو

خوش می درخشد از همه سو جلوه های تو

ای مبداء وجود !

از کثرت ظهور ، نهان شد که کیستی

از هر چه ظاهر است ، تویی آشکارتر 000 مستور نیستی

نزدیک تر زمن به منی ، دور نیستی

تو آشکاره ای 000 من زین میان گمم

کور ار نبیند 0000 این گنه آفتاب نیست

نقص از من است ، ورنه رخت را حجاب نیست

ای مهربان خدای !

در قلب من تبی است گدازان و دردناک

احساس می کنم که به کانون جان من

سوزنده آتشی است که سرمی کشد به اوج

احساس می کنم عطشی مست و بی قرار

اندر فضای هستی من می دود چو موج

این سوز عشق توست ،

در من ، چون جان ، نهان

احساس می کنم ،

درمان نسازد این تب من جز دوای تو

زائل نسازد این عطش ، الا لقای تو

ای مهربان خدای !

احساس می کنم خلأیی در وجود خویش

کان را نمی برد زمیان ، جز پرستشت

ای نازنین خدای

احساس می کنم که بود در سرشت من

سوزنده ، یک نیاز

داغ نیاز را نزداید ز سینه ام

جز لذت پرستش و جز نشئه وصال

مخموری مرا به جز این میْ ، علاج نیست

مطلب عیان بود ،



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
مقاله

لینک *پایین مطلب*



فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)



تعداد صفحه:12

فهرست و توضیحات:

مقدمه

مدیریت صنعتی و جایگاه آن

بنطر میرسد که با واردشدن به عرصه صنعت , ساز و کارهای مدیریتی متناسب با آن تغییر نکرده است و کماکان با مدیریت گسسته روبرو بوده ایم و مدیریت بعنوان یک تخصص , یک حرفه و یک ارزش تلقی نمیشود و چندان تعریف شده هم نیست بالاخص مدیریت صنعتی که جابگاه خاصی ندارد . بنابراین بر آن شدیم که در این مقاله ضمن بررسی اجمالی نحوه انتصاب مدیران در کشور , توانمندیها و شایستگیهای مدیران صنعتی را برشمرده و جایگاه واقعی آنرا هم نشان دهم . یقینا این نوشتار عاری از اشتباه نیست لذا ارائه هر گونه پیشنهاد و انتقادی موجب امتنان است .

پیش گفتار

اگر دانش آموختگان رشته مدیریت صنعتی را یک کالای فکر ی ,علمی و تخصصی در نظر بگیریم , جهت ارائه و جذب مطلوب آنها به بازار کار , با چهار اصل اساسی بازاریابی , بی ارتباط نیست .

  • شناختن : یعنی نیاز بازار کار را بشناسیم این امر توسط مسئولین ذیربط مبنی بر تشخیص به نیاز چنین رشته ای , آن را تصویب و تدوین نموده اند .
  • ساختن : باید کالایمان راطبق نیازها , فرهنگها و ارزشها بسازیم که این مورد هم حمایت مسئولین مافوق رامی طللبد و هم اراده و خواست اساتید و ( بالاخص ) دانشجو را , تا این کالا با کیفیت مناسب ساخته شده و مجهز به توانمندیهای مورد انتظار از این رشته گردد .


دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
تحقیق

لینک *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:21

نمازى که برنامه هاى ظاهر و باطنش همراه با چهار هزار مسئله است و تا کنون صدها کتاب از طرف عارفان و فقیهان و حکیمان و فیلسوفان و وارستگان و عاشقان درباره آن نوشته شده ، چگونه در قدرت این فقیر تهیدست است که تمام منافع دنیوى و اخروى آن را بازگو کند ؟

من در این فصل به طور بسیار مختصر و بدون شرح و تفسیر به منافع نماز اشاره مى کنم و شما را در این زمینه به کتاب هاى مفصّل ارجاع مى دهم .

در قرآن مجید مى خوانیم :

* ( وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنَّها لَکَبیرَةٌ اِلّا عَلَى الْخاشِعینَ )(1) .

از خداى بزرگ در سایه بردبارى و استقامت و نماز یارى جویید . این مسئله جز براى اهل خشوع سنگین است .

راستى چه مسئله باعظمت و چه حقیقت ریشه دارى است ، آن هم مسئله اى که از جانب حضرت حق مطرح شده و تجربه حیات امت اسلامى نیز آن را ثابت کرده است : بردبارى و صبر یکى از علل مهمّ پیروزى بر سختیها ، و نماز کلیدى براى حلّ بسیارى از مشکلات .

نمازگزار حتماً به این معنى توجه دارد که حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :

* کسى که دوست دارد بداند نمازش قبول است یا نه ، ملاحظه کند که آیا

نمازش او را از فحشا و منکرات باز مى دارد یا نه . به اندازه اى که نمازش قدرت حفظ او را از مفاسد دارد به درگاه حق قبول است(1) .

جامعه نمازگزار جامعه اى است پاک ، و کشور با نماز کشورى است سعادتمند . در مملکتى که همه اهل نمازند ، از ظلم و تجاوز و بغى و فحشا و منکرات و فساد و قساوت و بدبینى و بى اعتبارى و دزدى و چپاول خبرى نیست . در آن مرز و بوم که مردمش متوسل به نمازند از دادگستریهاى عریض و طویل و پرونده هاى جنایى اثرى نیست .

در آن آب و خاک که سایه نماز بر سر ملت آن است از نزاع و جدال و جنگ و خونریزى و طلاق و جدایى و هجوم به ناموس ملت و بى حجابى سراغى نگیرید .

کشور با نماز ، مأمور مسلّح براى حفظ مال مردم و راحت و امنیّت خانواده ها نمى خواهد .



دریافت‌فایل



  • ۰
  • ۰
تحقیق

لینک *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه15

فهرست مطالب

2 . مقصود از « زبان قرآن&rlm »

3 . پیشینه بحث

4 . 1 . نقد تئورى « زبان علمى&rlm »

4 . چند نظریه در باره زبان قرآن

4 . 2 . نقد تئورى « زبان ادبى&rlm »

4 . 4 . تئورى « زبان عرفى به&rlm طور مطلق&rlm » و نقد آن

5 . ویژگیهاى زبان قرآن

5 . 1 . چند سطحى بودن قرآن

5 . 2 . تاویل و تنزیل

نظریه متعالى بودن زبان قرآن

فهم کتاب الهى مى&rlm طلبد که زبان آن را بشناسیم . در باره زبان قرآن اختلاف نظر وجود دارد: زبان قرآن را برخى علمى و ادبى و برخى رمزى و برخى دیگر عرفى دانسته&rlm اند اما هیچ یک از آنها درست&rlm به نظر نمى&rlm رسد زیرا قرآن براى همه انسانها و همه زبانها آمده&rlm است حال آنکه زبان علم و ادب و رمز به گروه خاصى تعلق دارد . زبان عرف نیز از مسامحه و مبالغه خالى نیست . به علاوه در قرآن واژه&rlm هایى در معناهایى وراى فهم عرف به&rlm کار رفته است . بنابراین زبان قرآن، زبانى فراتر از همه این زبان هاست . قرآن از همه این زبان&rlm ها بهره گرفته&rlm است . ظاهر قرآن عرفى است ولى موضوعاتى به این قرار آن را از عرف متمایز مى&rlm سازد: 1 . ظاهر وباطن 2 . تاویل و تنزیل 3 . محکم و متشابه 4 . جرى و انطباق 5 . نظام مندى 6 . خبر از مغیبات 7 . به&rlm کارگیرى بعضى از واژه&rlm ها در معناى خاص .

کلید واژه&rlm ها: زبان قرآن، متعالى بودن زبان قرآن، عرفى بودن زبان قرآن، علمى بودن زبان قرآن، رمزى بودن زبان قرآن .

1 . مقدمه

مطالبى در قرآن وجود دارد که پرسشها و ابهامهاى فراوانى را برانگیخته&rlm است از قبیل: حروف مقطعه آنچه به ظاهر با علوم روز سازگار نیست مانند: آسمانهاى هفتگانه، آفریده شدن آدم از خاک، تولد حضرت عیسى بدون پدر امورى که با علم قابل اثبات نیست مانند: وحى، ملک، جن، معراج پیامبر، داستان تخت&rlm بلقیس و تاثیر جادو [فلق/3]، تاثیر چشم زخم، خلقت زمین و آسمان در شش روز احکامى که با قوانین امروز بشر قابل توجیه نیست مانند: سلطه مردان بر زنان [نساء/24]، دو برابر بودن ارث مردان نسبت&rlm به زنان برترى مردان بر زنان [نجم/22]، تایید برده&rlm دارى [نحل/75 نساء/11] آنچه معناى ظاهرى آن با عقل سازگار نیست مانند: آمدن پروردگار و فرشتگان صف به صف [فجر/22]، نشستن خدا بر تخت [طه/5] دست داشتن خدا [فتح/10]، نگاه کردن انسان&rlm ها به خدا [قیامت/22 و 23] مواردى که وجود نوعى نقص را در قرآن به پندار مى&rlm افکند، مثل: ناپیوسته بودن ظاهرى آیات قرآن در بعضى سور، آیاتى که امورى را مناسب پیامبراسلام و قوم آن حضرت بیان کرده&rlm است مانند: آیاتى که مسائل خصوصى و خانوادگى پیامبر را مطرح مى&rlm کند که اینها با جهانى بودن قرآن نمى&rlm سازد طرح مسائلى مربوط به اعراب آن زمان مانند: تصویر نعمتهاى بهشت، شراب، حوریه و . . . که با روحیه اعراب آن روز موافق بوده است و مواردى مانند سر ترسناک داشتن شیاطین که با اوهام آنان موافقت دارد .

اختلاف برداشت و اختلاف مشرب مفسران هم مزید بر علت&rlm شده و تفسیرهاى آنان نیز این مشکلات را به طور منقح حل نکرده&rlm است گروهى خواسته&rlm اند، هرنوع اختراع یا اکتشافى را از قرآن در بیاورند مانند: تفسیر جواهر طنطاوى و گروهى مطالب ذوقى و فلسفى و عرفانى را به قرآن نسبت داده&rlm اند مانند فخر رازى، تفسیر زمخشرى و بیظاوى [1]. برخى گفته&rlm اند: قرآن با فرهنگ و باورهاى خود آن مردم با آنان سخن گفته&rlm است اما این توجیه درست نیست زیرا قرآنى که براى تصحیح عقاید، فرهنگ و رسوم آمده است، نباید خودش عقاید و باورهاى آنها را تایید نموده و تقویت کند . اگر قرآن نظام برده دارى را پذیرا بود، نمى&rlm گفت: « فلا اقتحم العقبه و ما ادریک ماالعقبه فک رقبه&rlm » [بلد/14- 12] باز هم به عقبه تکلیف تن در نداد و چگونه توان دانست که عقبه چیست؟ آن بنده آزاد کردن است&rlm » و به حمایت از دختران فرمود: « و اذا الموؤدة سئلت&rlm باى ذنب قتلت



دریافت‌فایل